روابط خانوادگی خاص است و نکات روانشناسی خانواده و توجه به آن یک امر ضروری در تربیت فرزندان است. انسان از بدو تولد با خانواده خود در ارتباط است. در حالی که ممکن است اصطلاح خانواده در ابتدا برای نشاندادن این که انسانها از نظر بیولوژیکی با چه کسی مرتبط هستند ایجاد شده باشد، این اصطلاح تا حد زیادی تکامل یافته است. برای اکثر کودکان، خانواده تنها چیزی است که میدانند. والدین یا سرپرستان آنها چیزهای جدیدی به آنها یاد میدهند و رشد آنها را تماشا میکنند. همانطور که کودکان بزرگتر میشوند، ممکن است شروع به درک بهتر معنای خانواده کنند. برای بسیاری، این یک پیوند واحد است.
در این مطلب از وبلاگ کارسپاری به بررسی 10 نکته مهم در رابطه با روانشناسی خانواده میپردازیم.که دانستن این نکات برای هر فرد مهم است زیرا روانشناسی خانواده یک موضوع گسترده است که به عنوان شاخهای از علوم نیز در دانشگاهها تدریس میشود.
خانوادهها اولین مکان آموزش کودک هستند
برای کودکان، اعضای خانواده، اولین معلم آنها هستند. از لحظهای که کودک وارد دنیا میشود، خانواده او مسئول تامین نیازها و محافظت از او میباشد. خانواده ممکن است مهمترین تأثیر را در زندگی کودک داشته باشد. قرار است والدین و سایر اعضای خانواده آنها مسیری امن و سالم برای رشد وی فراهم کنند. همانطور که این کودکان بالغ میشوند، ارزشهای خانوادگی آنها ممکن است نگاه روشنی به شخصیت آنها باشد.
دین میتواند بر پویایی خانواده تأثیر بگذارد
دین از آغاز زمان، مرزهایی را در زمینه ارزشها و اخلاقیات ایجاد کرده است. وقتی یک خانواده یک نظام اعتقادی مبتنی بر یک مذهب را انتخاب میکند، بر پویایی خانواده تأثیر میگذارد. برای خانوادهای با سیستم اعتقادی قوی، مذهب آنها در مورد اعمال جنسی و تشکیل خانواده تصمیم می گیرد:
ممکن است مذهب در یک خانواده باعث شود که خانواده در نحوه لباس پوشیدن فرزندان یا حتی در ازدواج آنها و انتخاب همسر آیندهشان دخالت کنند. ممکن است خانواده در فعالیتهای کودکان خود خارج از منزل یا در محیط مدرسه دخالت کنند. از آنجایی که دسترسی به اطلاعات و افراد از سراسر مکان در جامعه مدرن ما آسانتر شده است، شکاف بین پویایی خانواده سنتی و مدرن نیز بیشتر شده است. در حالی که بسیاری از مردم هنوز خود را با یک گروه مذهبی خاص شناسایی میکنند، ممکن است در یک خانواده رعایت هنجارها دارای اهمیت باشند ولی در خانوادهای دیگر به هنجارها اهمیت داده نشود.
همهی خانوادهها با یکدیگر متفاوت هستند
وقتی بچه ها بزرگتر میشوند و شروع به گذراندن وقت دور از خانه میکنند، ممکن است خیلی سریع متوجه یک چیز شوند. همه خانوادهها متفاوت هستند. بسته به اینکه چه کسانی در خانواده زیر یک سقف زندگی میکنند تفاوت در خانوادهها را ایجاد میکند. خانواده هستهای به گروهی اطلاق میشود که متشکل از یک زوج با فرزند یا بدون فرزند است. خانواده پیوسته گروهی متشکل از یک زوج دارای فرزند یا بدون فرزند و همچنین سایر اعضای خانواده از جمله پدربزرگ و مادر بزرگ و … است. خانوادهها همچنین با توجه به محیط زندگی و فرهنگشان با هم متفاوت هستند و رفتار متفاوتی با فرزندان خود دارند. این ممکن است نشان دهنده این موارد باشد: انتخابهای مذهبی، نظامهای اعتقادی، ارزشهای اخلاقی. همچنین خانوادهها نیز بر اساس درآمد و سبک زندگی متفاوت هستند.
بسیاری از خانوادهها برای انجام فعالیتها به دور یکدیگر جمع میشوند
به طور سنتی، خانوادهها زمان زیادی را با هم میگذرانند. با این حال، گذراندن وقت با هم تنها به معنای به اشتراک گذاشتن یک فضای زندگی و فعالیت در یک برنامه مشابه نیست. وقتی خانوادهها تصمیم میگیرند فعالیتهایی را با هم انجام دهند، میتوانند ارتباط خود را تقویت کنند. این ممکن است شامل موارد زیر باشد:
رفتن به فعالیتهای بعد از مدرسه، شرکت در رویدادها با هم، اشتراکگذاری تعطیلات، شرکت در بازیهای ورزشی، پیادهروی، پختن غذا و موارد دیگر
در مورد کودکان، مزایای روانشناختی زیادی وجود دارد که میتواند همراه با خانواده باشد. خانواده میتواند اعتماد به نفس ایجاد کند، کودک میتواند پیوند عاطفی با والدین و خواهر و برادر ایجاد کند، خانواده میتواند به مهارتهای ارتباطی کودکان کمک کند. علاوه بر این، زمانی که والدین با فرزندان خود وقت میگذرانند، ممکن است فرزندان خود را به عنوان دوست خود بشناسند، نه فقط فرزندانشان. آنها میتوانند یک دوستی و پیوندی بر خلاف سایرین با فرزندان خود ایجاد کنند. این ممکن است به آنها اجازه دهد تا در هنگام رشد و در هر چالشی حضور داشته باشند و پیشرفت کنند.(مطلب روانشناسی کودک چیست و چرا اهمیت دارد؟ را بخوانید.)
خانوادهها ممکن است از نظر بیولوژیکی با هم مرتبط باشند
چه چیزی خانواده را میسازد؟ خوب، برای بسیاری، یک خانواده شامل عشق و مراقبت از یکدیگر است. چه چیزی این انسانها را به عنوان خانواده به هم مرتبط میکند؟ اینجاست که زیستشناسی وارد عمل میشود. زمانی که مردم تصمیم میگیرند تولید مثل کنند و اعضایی را به شجره خانوادگی خود اضافه کنند، نه تنها سنتها و ارزشها را منتقل میکنند، بلکه از نظر ژنتیکی نیز صفاتی را به فرزندان منتقل میکنند. یک خانواده زمانی رشد میکند که اعضا تصمیم به تولید مثل بگیرند و نسل و ژنهای خود را منتقل کنند. والدین ممکن است ویژگیهایی مانند رنگ چشم، رنگ مو، گروه خونی و غیره را به فرزندان منتقل کنند. همچنین ممکن است بیماریهایی را نیز به فرزندان خود انتقال دهند.
همه اعضای خانواده دارای ژنهای یکسانی نیستند
همانطور که ژنتیک میتواند یک خانواده را به هم متصل کند، ازدواج نیز میتواند اینکار را انجام دهد. از نظر قانونی، ازدواج شامل پیوند دو نفر است. مقصود این است که در پیوند خود تا زمان مرگ به هم محبت واز یکدیگر مراقبت کنند. در حالی که احساسات پشت ازدواج ممکن است بسته به فرهنگ و دیدگاههای مذهبی تغییر کند، اما میزان تعهدی که برای هر فرد لازم است را تغییر نمیدهد.
ازدواج ممکن است شامل فرزندانی باشد که دو نفر با هم ایجاد کردهاند. همچنین ممکن است شامل فرزندانی از روابط گذشته هر یک از افراد باشد. که در این صورت فرزندان ناتنی نامیده میشوند. ازدواج همچنین اعضای خانواده هر شریک را به هم متصل میکند. این همان چیزی است که ما به آن پدر و مادر میگوییم. همه اعضای خانواده دارای ژنهای یکسانی نیستند، اما همه آنها به نوعی به هم مرتبط هستند. بسیاری از خانوادهها نیز از نظر قانونی به یکدیگر متصل نیستند. این ارتباط یا ارزشی که آنها برای خانواده در نظر گرفتن دارند،را تغییر نمیدهد.
فرزندخواندگی و پرورش میتواند خانواده را گسترش دهد
بسیاری از خانوادهها از نظر ژنتیکی با هم مرتبط هستند. با این حال، بسیاری از خانوادهها نیستند. خانواده کلمه بزرگی است و میتواند معانی زیادی داشته باشد. فرزندخواندگی میتواند خانواده را گسترش دهد. فرزندخواندگی انتقال قانونی کلیه حقوق و مسئولیتهای والدین از والدین بیولوژیک به والدین پذیرنده جدید است. در حالی که هیچ ارتباط خونی وجود ندارد، یک والدینی که فرزندخواندگی را قبول کردهاند هنوز باید در هر بخش از زندگی فرزندخوانده خود حضور داشته باشند. فرزندخواندگی مسئولیت انتخابی مراقبت از کودکی است که دیگر نمیتواند در کنار خانواده بیولوژیکی خود باشد. مدت زمانی که یک کودک در کنار آنها پرورش می یابد می تواند متفاوت باشد. بسیاری بر این باورند که فرزندخواندگی یکی از فداکارانهترین و زیباترین راهها برای گسترش خانواده است.
یک خانوادهای که عملکردی رفتار میکند، میتواند زیبا باشد
ممکن است نظرات زیادی در مورد معنای یک خانواده عملکردی وجود داشته باشد. با این حال کارشناسان معتقدند خانواده عملکردی خانوادهای است که بزرگترها در آن مسئولیت دارند. این بزرگسالان مرکز کانون خانواده هستند. برای اینکه آنها کارآمد باشند باید پرورش دهند و ساختار خانوادهای را فراهم کنند که به طور مؤثر و مثبت اجرا شود. یک خانواده عملکردی میتواند افراد را به طرق مختلف تحت تأثیر قرار دهد، زیرا آنها شروع به ورود به جهان میکنند. ساختار خانواده بازتابی از این است که فرد کیست و چگونه با دیگران رفتار میکند. یک خانواده عملکردی ممکن است به فرد کمک کند تا به طور مثبت رشد کند و سبکهای دلبستگی سالمی را شکل دهد. همچنین ممکن است به آنها در ایجاد روابط جدید، شروع یک حرفه و موارد دیگر کمک کند.
یک خانواده ناکارآمد میتواند ناسالم باشد
بر خلاف یک خانواده عملکردی، ممکن است نظرات زیادی در مورد معنای خانواده ناکارآمد وجود داشته باشد. با این حال، کارشناسان ممکن است بگویند که یک خانواده ناکارآمد است میتواند شامل موارد زیر باشد:
رفتار نادرست، تعارض، ارتباط ضعیف، نادیده گرفتن یا سوءاستفاده از کودک
خانواده ناکارآمد از سنین پایین به شدت بر کودکان تأثیر میگذارد. آنها اغلب ممکن است احساس تنهایی کنند.همچنین ممکن است در بیان احساسات خود مشکل داشته باشند و ممکن است علائم افسردگی، اعتماد به نفس پایین، اضطراب و سایر اختلالات را نشان دهند. یک خانواده ناکارآمد نیز میتواند کودکان را در بزرگسالی تحت تأثیر قرار دهد. کودکانی که قربانی پویایی خانواده ناسالم هستند ممکن است به مبارزه با این اختلالات و همچنین طرد و انتقاد دائم از خود ادامه دهند. پویایی خانواده میتواند تأثیر زیادی بر بقیه زندگی یک فرد داشته باشد.
شاخهای از روانشناسی به نام روانشناسی خانواده و زوج وجود دارد
روانشناسی زوج و خانواده یک تخصص در روانشناسی حرفهای در سراسر جهان است. هدف آن تمرکز بر احساسات، رفتارها و افکار افراد، زوجها و خانوادهها در هنگام تعامل آنها در روابط است. همچنین بر چگونگی تأثیر این روابط بر خود و محیط بیرونی آنها تمرکز دارد. هنگامی که افراد تصمیم میگیرند به یک روانشناس خانواده یا ازدواج مراجعه کنند، روانشناس خانواده سعی میکند مشکلات آنها را حل کند و راه حلهای ممکن را ارائه دهد.
بسیاری از مشکلات خانوادگی ناشی از پویایی ناسالم است و ممکن است خانواده یا فردی از اعضای خانواده به دنبال درمان باشند. این موارد ممکن است شامل موارد زیر باشد:
رفتار مشکل ساز، تعارض والدین و فرزند، مهارتهای ارتباطی ضعیف، سوءاستفاده جنسی، آزار کلامی و غیره.
آنها همچنین ممکن است شامل مشکلات بالینی مانند سوءمصرف الکل و مواد مخدر، افسردگی، سوءاستفاده فیزیکی یا جنسی، اختلال دوقطبی و موارد دیگر باشند. پویایی خانواده میتواند بر هر بخش از زندگی یک فرد تأثیر بگذارد، بنابراین هر خانواده باید تلاش کند که محیط پویا و کارامد برای تربیت فرزندان خودش ایجاد کند تا از بوجودآمدن مشکلات برای فرزندانش جلوگیری کند.